اوه واقعا؟ شما فکر می کنید کارولینا ممکن است همجنس گرا باشد؟
دومینچیک: من فکر کردم شاید این اتفاق می افتد مانند … در یک سفر به جایی. از هتلی پایین میروی و آنها در گوشهای دارند بیرون میروند و هیچوقت چیزی گفته نمیشود.
استیونز: باید هوگو بود باید هوگو می بود، هر چه بود.
شاید بتوانید یک اسپین آف کارولینا-هوگو را در این مورد انتخاب کنید.
شما هرگز نخواهید فهمید که او واقعاً کیست. حداقل اینطوری برای خودم توضیح دادم، چون فکر نمیکنی میخواستم با کسی در رختخواب باشم؟
یکی، من فکر می کنم، خیلی چیزها در حال حاضر اتفاق افتاده است. دوم، اگر بخواهم واقعاً صادق باشم، نمیدانم نویسندگان میدانستند که اگر جنبه شخصی او را آشکار کنند، چه باید بکنند. با این واقعیت که او یک حرفه ای واقعی است. به عنوان یک فرد روابط عمومی، انسان را کنار می گذارید و شما شخصیتی هستید که در معرض دید عموم قرار می گیرد که نماینده آن هستید و همیشه باید حرفه ای باشید و جایی برای نمایش شما وجود ندارد. من فکر می کنم کارولینا واقعاً به آن افتخار می کند. او در اطراف لعنتی نیست.
کارولینا مرا بهعنوان آدمی میبیند که با گروه برای شام بیرون میرود، یکی دو نوشیدنی مینوشد، هوشیار میماند، خاک مورد نیازش را دریافت میکند و سپس میرود.
دومینچیک: ما ممکن است مانند یک راه اندازی مجدد کاگنی و لیسی باشیم. [laughs ] احساس میکنم بخشی از کارولینا وجود دارد که شاید آنها برای نوشیدنی بیرون بروند، و من میگویم: “این همه چیز را به من بده، اما وانمود کن که هرگز آن را نشنیدهام.”
فیشر: خوب، این واقعاً درد دارد.
استیونز: فکر می کنم در اعماق ذهنم لحظه ای که آن موقعیت را به دست آوردم می خواستم شغل او را بگیرم اما در عین حال به او علاقه داشتم. و یک معاشقه ای وجود داشت که به نوعی می خواستم او را وادار کنم فکر کند که او را دوست دارم اما در عمق وجودم، من [just] شغلش را می خواست
دومینچیک: شاید کارولینا آنقدر که داگ از فیشر لذت میبرد از او لذت نمیبرد… نمیدانم، قطعاً یک شیمی بین آن دو وجود دارد. اما نمیدانم که آیا او هرگز میخواهد با او در رختخواب بماند یا نه. [laughter] آن را شخصی نگیر، فیشر.
دومینچیک: یک بار رفتم پیش جسی و گفتم: آیا او را در اتاقش می بینیم یا با هر کسی که با او زندگی می کند؟ و او چنین گفت: “نه، ما این کار را نمی کنیم.”
دومینچیک: لحظاتی بود که او را در حال معاشقه با زنان دیگر می دیدم.
دومینچیک: حتی فکر نمی کنم کارولینا در تیم هوگو بازی کند.
خنده دار است که می گویید به دلیل همه زنان نمایش – شیو، کری، ماریکا، گری، حتی رئا، کارولینا واقعاً تنها کسی است که هرگز شاهد هیچ گونه رفتار عاشقانه ای نیستیم – شاید به استثنای نان اما در حداقل ما در مورد خانواده او می دانیم.
می خواستم این را بپرسم، اگر فکر می کنید هوگو به کارولینا علاقه دارد، زیرا من همیشه به نوعی مشکوک بودم …