موفق باشید در رسیدن به سادیو مانه

او در اروپا می ماند و به ساوتهمپتون در لیگ برتر انگلیس می رود. او به سرعت به بهترین گلزن آنها تبدیل شد، بهترین چیز روی چمن در باشگاه. در اولین فصل حضورش در ساوتهمپتون، او دو بازی را از دست داد تا نماینده سنگال در مسابقات جام ملت های آفریقا باشد. یکی مقابل لیورپول، باشگاه رویایی او بود. برای من این بود که مقابل لیورپول بازی نکنم [hard]چون در آن مقطع مقابل همه تیم های بزرگ بازی کرده بودم.» در اولین بازی خود مقابل قرمزها با کارت قرمز اخراج شد. “اوه! آنها خیلی خوش شانس بودند.»

سادیو زمانی که جوانتر بود، گفت که بازی در برابر تیم های آلمانی چیزی است که به او شیرین ترین تحصیلات فوتبالی را داده است. خوب، بازی با بایرن به او این و یک تلفن پول داد. پس از این بازی، تیم های زیادی با من تماس گرفتند: وستهام، ساوتهمپتون و حتی بایرن.

سادیو می گوید که یورگن کلوپ، مدیر لیورپول، یک بار قبل از آن، زمانی که سادیو در سالزبورگ بود و کلوپ در بوروسیا دورتموند، آلمان، سعی کرده بود او را به خدمت بگیرد. ملاقات کردند؛ او حتی از امکانات دورتموند بازدید کرد. اما هرگز به وجود نیامد.

او می‌گوید: «او من را می‌خواست، اما نشد. من به ساوتهمپتون رفتم، او به لیورپول رفت و در پایان فصل قرار بود من به منچستریونایتد بروم. من با .. صحبت کردم [then-manager Louis] فان خال و به او گفت که به من زمان بدهد تا در مورد آن فکر کنم. در آن زمان خرید من بسیار سخت بود، اما آنها پیشنهاد دادند. اما همان شب از کلوپ با من تماس گرفت. وقتی او با من تماس می گیرد، می گویم منچستر من را می خواهد، اما من به منچستر نمی روم، به لیورپول می آیم. او بسیار خوشحال بود.» و او به کلوپ گفت که دیگر هرگز مجبور نیست عذرخواهی کند. رویای من بازی برای لیورپول است!



منبع من واقعاً خیلی جوان بودم و آن بازیکنان هم شبیه بودند [Arjen] روبن- در اوج زندگی خود بودند، بنابراین من راهم را باز کردم [elsewhere] تا امروز به واقعیت تبدیل شد.» سادیو حتی از رفتن به تمرین در سالزبورگ دست کشید، به این امید که به زور از باشگاه خارج شود و مهمترین بازی آنها، فرصتی برای جواز حضور در لیگ قهرمانان اروپا را کنار گذاشت.

من می توانم به راحتی اعتراف کنم که در مورد فوتبال به اندازه پپ نمی دانم. اما من چیزهای زیادی در مورد غرور می دانم، در مورد داستان های پسران سیاه پوست که فقط سعی می کنند آن را در دنیایی چنان بی رحمانه بسازند که قبل از اینکه بتوانند واقعاً به چیزی زیبا شکوفا شوند، نرمی آنها را از بین می برد. و در آن زمین، کسی را دیدم که ناامیدانه تلاش می‌کرد تا بر وجود خود پافشاری کند، با صدای بلند و با غرور رونق بگیرد، که هیچ‌کس، در هیچ کجا، دیگر هرگز جرقه‌ای که از چکمه‌های سادیو می‌آمد را محدود نکند. سادیو با لبخند می گوید: «بازی مقابل بایرن در آن زمان مثل بازی در فینال لیگ قهرمانان بود. من واقعاً روی نقشم در بازی تمرکز کردم. فکر می کنم بیشتر از آنها آماده بودم. من آنها را می شناختم اما آنها مرا نمی شناختند، فکر می کنم این اشتباه آنها بود. او در اوایل بازی گل زد و بعداً یک پاس گل داد تا پپ زیبا با دهان باز مانده بود. او می گوید: «این بازی همه چیز را تغییر داد.

سال بعد او دیر در بازی لیورپول حاضر شد و بازی را روی نیمکت شروع کرد. او در نیمه دوم به میدان رفت و تیمش 2-0 شکست خورد. او تقریباً کلمات خود را به یاد بازگشت می خواند. او می‌گوید: «من گل زدم، گل زدم و گل زدم،» و لهجه فرانسوی‌اش مثبت بود. او قاطعانه می گوید: “آن روزی بود که لیورپول من را خرید.”

چرا به بایرن نرفتی؟


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها: