با قطار گلوله تفاوتی نداشت هفت جامعه شناسی که وارد قطار می شوند. آنها چیزی را احساس نمی کنند. پس چگونه می توانم آنها را به روش صحیح انسانی کنم؟ نه اینکه آنها هرگز قابل بازخرید باشند، اما به اندازه کافی قابل ارتباط هستند که بتوانیم یک داستان اخلاقی داشته باشیم. فکر می کنم شما برادری بین لیمون و نارنگی را می بینید و همه ما می توانیم بفهمیم که چرا این بچه ها همدیگر را دوست دارند و با این که چگونه به آدم های وحشتناکی تبدیل شده اند ارتباط برقرار می کنیم. وقتی خشونت کاملاً جدا شود، برای من سخت است. من طرفدار آن نیستم.
خوب، تأثیرات زیادی برای من به عنوان کارگردان وجود دارد، اما برای قطار گلوله، به عنوان کارگردان، فیزیکی بودن شخصیت لیدی باگ واقعاً از جکی و باستر کیتون و هارولد لوید الهام گرفته شده است. و چند ادای احترام مستقیم وجود دارد [to them] در آن واقعاً لذت بخش بود که با براد به آن توجه کنیم و دید روشنی از فیزیکی شخصیت ها داشته باشیم. از نظر لحن، فقط می خواستم سرگرم کننده و وحشی باشد. پژواک هایی از برادران کوئن و برخی از کارگردانان مورد علاقه من وجود دارد که همیشه به گونه ای ظاهر می شوند که من نمی توانم توضیح دهم زیرا کار آنها بخشی از DNA من شده است. من فقط نگاه جسورانه ای که کوئن ها در مورد شخصیت ها و دیالوگ ها و انتخاب های سرگرم کننده آنها دارند را دوست دارم.