آلیس انگلرت با مادر کارگردانش، جین کمپیون (که در اینجا حضور دارد) نام خانوادگی مشترکی ندارد. او خیلی از حساسیت مادرش را ندارد. اما اولین فیلم او نشان می دهد که او در حال توسعه یک سبک جذاب برای خودش است، حتی اگر هنوز کاملاً توسعه نیافته باشد. جنیفر کانلی در نقش یک ستاره کودک سابق بازی میکند که ناامیدی او هر چه بیشتر در یک خلوتگاه «نیمه ساکت» به میزبانی گورو خودیاری (بن ویشاو) بیشتر میشود، بیشتر میشود. انگلرت در نقش دخترش نقش آفرینی می کند، زنی بدلکار که خودش با بحران مواجه است. فیلم گاهی اوقات به طرز ناامیدکنندهای پراکنده است، اما انبوهی از لحظات خندهدار تاریک و، بهویژه، بازی عصبی کانلی، ارزش دیدن را دارد.
تو به احساسات من صدمه زدی
ساندنس 2023 مانند سالهای اخیر التقاطی باقی ماند و خوشبختانه شامل ناامیدیهای زیادی نشد، اما فیلمهای محکمتر و رضایتبخشتری نسبت به کلاسیکهای بالقوه آینده داشت. با این حال، حتی ناامیدیها – به ویژه موردانتظارترین فیلم در آغاز جشنواره – مطمئناً جرقهای برای گفتوگوها بود. در اینجا تعدادی از فیلمهایی است که احتمالاً در طول سال بحثها را برانگیختهاند.
شخص گربه
ادامه روند، جدیدترین از Ira Sachs (عشق عجیب است) نوع متفاوتی از رابطه دشوار را به تصویر می کشد، این رابطه بین سه عاشق که گاهی اوقات عاشق هستند (و دیگران در مدار آنها). در پاریس می گذرد، فرانتس روگوکسی در نقش توماس، کارگردان فیلم آلمانی دشواری که جشن تکمیل آخرین فیلمش را با خوابیدن با آگات (آدل اگزارچوپولوس)، یک معلم فرانسوی، به پایان می رساند. روز بعد توماس با بازگشت به خانه نزد شوهر انگلیسیاش مارتین (بن ویشاو) آن را به عنوان یک شبانهروز میسازد، اما به هر حال به دنبال رابطهای با آگاته میشود. سپس همه چیز واقعاً پیچیده می شود. فیلم دمدمی مزاج ساکس از نظر جنسی صریح و بی شرمانه در به تصویر کشیدن زندگی های آشفته و پیچیده و دلشکستگی که آنها را در پی دارد پیچیده است.
آیلین
ندای منظور رویکردهای سرگرم کننده و خلاقانه ای را که اولین فیلمش در آن حضور داشت، بیشتر می کند ما لیدی قطعات هستیم با این داستان دو خواهر بریتانیایی-پاکستانی به نمایش گذاشته می شود که مسیرهای زندگی آنها ظاهراً در حال جدا شدن است. ریا (پریا کانسارا) رویای بدلکاری را در سر می پروراند و برای تحت تاثیر قرار دادن قهرمان خود، بدلکار انگلیسی واقعی، یونیس هاتارت، ویدیو می سازد. خواهرش لنا (ریتو آریا) ظاهراً از رویاهای هنری خود برای ازدواج با خانواده شاه ثروتمند (اما احتمالاً سایه دار؟) راضی است. با ترکیب آزادانه ژانرها و لحنها، این دو شخصیت دوستداشتنی را یکی پس از دیگری در موقعیتهای غیرمنتظره قرار میدهد و گاهی اوقات آنها را مجبور میکند تا راه خود را از بین ببرند. طرفداران از همه چیز همه جا به یکباره باید توجه داشته باشد این همان پیگیری است که شما به دنبال آن هستید.
راه چاودار
توماسین مک کنزی (دیشب در سوهو) در این اقتباس از اولین رمان اوتسا مشفق در نقش آیلین، کارمندی به ظاهر فروتن در یک زندان نوجوانان در اوایل دهه 60 بازی می کند. اما زندگی او زمانی تغییر می کند که ربکا (آن هاتاوی)، یک روانشناس جدید و جذاب، به کارکنان می پیوندد. کارگردانی با خویشتنداری که جای خود را به شور و هیجان می دهد توسط ویلیام اولدروید (لیدی مکبث) آیلین یکی از خیره کننده ترین لحظات تعویض دنده در خاطرات اخیر را به نمایش می گذارد، لحظه ای که بینندگان را متوجه می کند که حتی متوجه نشده اند چه نوع فیلمی را تماشا کرده اند. در جشنی که موفقیتهای جزئی بر آن غالب است، این مهم به نظر میرسد.
Run Rabbit Run
تعجب نکنید اگر این انتخاب به اتفاق آرا ساندنس 2023 ظاهر شود. این فیلم ساختگی به کارگردانی مشترک مولی گوردون و نیک لیبرمن، مبارزه یک کمپ تئاتری در نیویورک را برای زنده ماندن پس از اینکه بنیانگذار آن (ایمی سداریس) به کما میرود، به تصویر میکشد و پسر اینفلوئنسر رمزارزش (جیمی تاترو) را مسئول عملیات میکند. گوردون و بن پلات (که با گوردون، لیبرمن و نوآ گالوین همبازیشان فیلم را نوشتند) در نقش مشاوران/ بهترین دوستان مادام العمر هستند. (فیلم تا حدی از تجربیات خودشان در اجرای با هم از دوران کودکی استفاده میکند.) این فیلم بسیار احمقانه است و با یک سکانس موسیقایی خارقالعاده به پایان میرسد، اما تاکید آن بر این موضوع که چگونه چنین مکانهایی میتوانند پناهگاهی برای افراد ناسازگار باشند، باعث میشود که آن را به اوج خود برساند.
راجر راس ویلیامز، مستندساز، اولین فیلم بلند خود را با آن انجام می دهد کاساندرو، که زندگی سائول آرمنداریز، یک لوچادور اهل تگزاس را بازگو می کند که در دهه های 80 و 90 کشتی را با برگرداندن برخی از کلیشه های همجنس گرایان به سمتی جدید در پیش برد. ویلیامز زیاد روی عناصر هیجانانگیز و هیجانانگیز lucha libre تمرکز نمیکند، در عوض جایی را برای اجرای متفکرانه و کمتوجهی از Gael García Bernal باز میکند.
جامعه مودب
از داینا رید استرالیایی، Run Rabbit Run یک داستان ارواح عمدتاً آشنا است که با مناظر خیره کننده و اجرای برجسته سارا اسنوک به یاد ماندنی شده است. بین این فیلم، شخص گربه، و آرین معید اجرای مکمل در تو به احساسات من صدمه زدی، جانشینی بازیگران به خوبی معرفی شدند.
تولد/تولد دوباره
ساندنس خود را به عنوان را جشنواره فیلم های جسورانه و صداهای جدید خارج از جایی با اولین حضور رابطه جنسی، دروغ و نوار ویدئویی در سال 1989 و هر چند سال یکبار به این شهرت تازه می شود، معمولاً زمانی که تهدید می شود قابل پیش بینی باشد. اگر زمانی بود که اصطلاح «فیلم ساندنس» به معنای برندی قابل شناسایی از درام مستقل بود، آن دوران گذشته است. معلوم نیست چی هویت ساندنس این روزها است، اما این یک ویژگی است، نه یک اشکال. بهترین رویکرد این است که برای امتحان چیزهای جدید و غافلگیر شدن آماده شوید.
در سال 2017، داستان “شخص گربه” کریستن روپنیان به یک حس ویروسی غیرمنتظره تبدیل شد و سوالات تحریک آمیزی را در مورد مبهم بودن آداب معاشرت قرن بیست و یکم از طریق داستان رابطه یک دانشجوی کالج با مردی مسن تر و عواقب ناخوشایند آن برانگیخت. کوتاه و واضح، اقتباس از آن همیشه چالشبرانگیز بود، اما قسمتهای آغازین این نسخه سینمایی – نوشته میشل اشفورد، کارگردانی سوزانا فوگل و با بازی CODAامیلیا جونز و جانشینینیکلاس براون – حس خطر داستان و راههایی را که سیگنالهای ترکیبی میتوانند به عنوان پرچمهای قرمز تبدیل شوند را ضبط کنید. این فیلم همچنین دارای اضافات جذابی است، مانند بازجویی از شخصیت فیلم هریسون فورد، اما همه آنها در یک آخرین فیلم فاجعهآمیز و چسبناک که به قلمروی هیجانانگیز وابسته به عشق شهوانی تغییر میکند، از هم میپاشد.
بازی جوانمردانه
اولین فیلم نویسنده کلوئی دومونت بسیار بهتر است، اگرچه انتخابی به همان اندازه فاجعه آمیز برای یک شب ملاقات خواهد بود. این فیلم از طریق داستان لوک (الدن ارنرایش) و امیلی (فیبی داینور)، دو کارمند در یک صندوق سرمایه گذاری قدرتمند نیویورکی که درگیر صحنه افتتاحیه می شوند، به پایان عمیق پویایی قدرت و امتیازات مردانه می پردازد. حداقل می گویند حالت متفاوت. Ehrenreich و Dynevor به فیلم بار الکتریکی می دهند، ابتدا با شیمی جنسی غیراجباری و سپس با شیمی از نوع دیگر و ادی مارسان در نقش رئیسی بی رحم که فقط برای برتری زمان دارد، نقش برجسته ای را ارائه می دهد.
معابر
نیکول هولوفسنر نام خود را با کمدی های هوشمندانه و صمیمی مانند راه رفتن و صحبت کردن و دوست داشتنی و شگفت انگیز، که قبلاً با فرکانس ظاهر می شدند که به راحتی آنها را بدیهی می دانست. Holofcener در دهه پس از آن با انواع دیگر پروژه های ارزشمند مشغول بوده است بسه گفت، اما دیدن بازگشت او به زمین آشنا با این داستان نویسنده (جولیا لوئیس-دریفوس) که به طور تصادفی همسرش (توبیاس منزیس) را می شنود که یک ارزیابی صریح و نامطلوب از آخرین رمانش ارائه می دهد بسیار خوب است. این به طور کامل لمس Holofcner است: بخشهای مساوی خوشقلب و نافذ، و بازیگران، از جمله نقشهای مکمل از Michaela Watkins، David Cross، Amber Tamblyn، و Zach Cherry، آن را شناور میکند.
کمپ تئاتر
راه چاودار یکی دیگر از کمدی های برنده از انگلستان است، با رگه های رمانتیک عمیق. این فیلم بیشتر در طول یک روز طولانی اتفاق میافتد، اولین روزی که دام (دیوید جانسون) و یاس (ویوان اوپاره) به اشتراک گذاشتند. هر دوی آنها دلشکسته هستند و هر دو شروع به فهمیدن این موضوع می کنند که ممکن است در طول یک مکالمه طولانی با چند فیلم فرعی ماجراجویانه و مبتکرانه با هم خوب باشند. (در مواقعی مانند تلاقی بین بازی می کند قبل از طلوع آفتاب و ملایم تر اسکات پیلگریم در مقابل جهان.) فیلمنامهای توسط تام ملیا و ناتان بایرون کهنهکارهای تلویزیونی، به کارگردانی راین آلن میلر، و با اجرای یک جفت نمایش جذاب، به عنوان یک نامه عاشقانه به محلههای متنوع و پرجنبوجوش جنوب لندن تبدیل میشود.
استخر بی نهایت
همه نوع سلبریتیها در ساندنس امسال، از استفن کوری گرفته تا جودی بلوم، تحت درمان مستند بیوگرافی قرار گرفتند. دو فرد برجسته رویکردهای متفاوتی نسبت به موضوعات خود دارند. به کارگردانی لیزا کورتس، لیتل ریچارد: من همه چیز هستم معمای یکی از اولین ستارگان راک اند رول از طریق تصاویر آرشیوی و مصاحبه با افراد نزدیک به او و همچنین سیاهپوستان و دانشمندان عجیب و غریب که به جایگاه او در فرهنگ آمریکایی فکر می کنند – و اینکه چرا او گاهی اوقات به نام از آن مکان عقب نشینی می کند، فکر می کند. دین این یک پرتره غنی و متفکرانه است که از فاصله دور ساخته شده است. در مقابل، هنوز: فیلم مایکل جی فاکس، موضوع خود را در جلو و مرکز قرار می دهد و به فاکس اجازه می دهد داستان خود را برای کارگردان دیویس گوگنهایم تعریف کند. این فیلم که متناوباً خودانتقادگر، خود تحقیرکننده و الهامبخش است، ستاره را از دوران کودکیاش در کانادا دنبال میکند تا زمانی که با نبرد مداوم او با پارکینسون تعریف میشود، تأثیرات آن نه فاکس و نه فیلم.
کاساندرو
کارگردان براندون کراننبرگ نام خانوادگی آشنایی دارد اما سومین ویژگی او تایید می کند که او حتی بدون آن کارگردانی ارزش دنبال کردن را دارد. ادامه دارد صاحبدلبستگی او به لغزندگی خواری، استخر بی نهایت الکساندر اسکارسگارد در نقش نویسنده ای سرخورده که به طور تصادفی به یک کشاورز در کشور اروپای شرقی که در آن تعطیلات خود را در آنجا سپری می کند ضربه می زند و می کشد. خوشبختانه، یک سفارش محلی راه گریز برای هزینه ها را فراهم می کند، اگرچه قیمت وحشتناکی دارد. میا گوث در نقش یک هموطن مسافر بازی می کند که ممکن است او را به دردسر عمیق تر بکشاند و کابوس گویی فیلم با هر پیشرفت جدید تشدید می شود. این برای افراد ضعیف نیست، اما تماشاگران کنجکاو با شکم قوی احتمالاً آن را دوست خواهند داشت.
رفتار بد
لورا ماس بسیار کمتر آشنا و سریعتر است تولد/تولد دوباره مشارکت غیرمحتمل بین پرستار مادر غمگین (جودی ریس) و آسیب شناس ناخوشایند (مارین ایرلند) را به تصویر می کشد که ممکن است روشی برای احیای مردگان ایجاد کرده باشد. این فیلمی است که به همان اندازه که از احساسات عمیق نمی ترسد، و هر دو عنصر آن را به بهترین معنی عمیقاً ناراحت کننده می کنند.