بهترین راه برای حضور در طبیعت احترام گذاشتن به آن است. هنگامی که این آگاهی به دست آمد، بقیه خود به خود می آیند. شما به او احترام می گذارید، او به شما احترام می گذارد.
مجموعه کپسولی که امروز راه اندازی شد، منعکس کننده اشتیاق خود بمبری به فضای باز است – او را در IG دنبال کنید، و احتمالاً یک یا دو پست استوری از طراح را که در جنگل قدم می زنند، خواهید دید. بمبری، که در شهر ترایبکا شهر نیویورک بزرگ شد و اکنون در لس آنجلس زندگی میکند، استعداد خاصی برای وارد کردن علاقههای خود به طراحیهای خود دارد – که در کارش در Yeezy و Versace و همچنین همکاریهای بسیار مورد ادعای او با New Balance مشهود است. ون ها، آنتا، کلارک ها و کروکس ها.
کاملا!
صالحه بمبری: همه می توانند با فضای باز رابطه شخصی داشته باشند. این همیشه یک دنیای متناقض انحصاری بوده است که از بسیاری استقبال نمیکند، چه به دلیل کمبود منابع برای کشف آن یا به دلیل چالشهای محیطی. می دانید، من در نیویورک بزرگ شدم و احساس می کردم در کلان شهری زندگی می کنم که خروجی های کافی در طبیعت ندارد. اما بعد تصمیم گرفتم به ساحل غربی نقل مکان کنم، به کالیفرنیاو پس از آن بودن در نزدیکی مکان های سرسبز و سرسبز به واقعیت تبدیل شد. توانستم روزهایم را با پیاده روی شروع کنم و خیلی راحت تر به کمپینگ بروم. آنجا بود که متوجه شدم چه از نظر پوشاک و چه از نظر ذهنی از نظر آگاهی از مسئولیت ها و قوانین ایمنی لازم هنگام حضور در طبیعت به اندازه کافی مجهز نیستم. اینها نباید به عنوان محدودیت تلقی شوند. در عوض آنها برای داشتن تجربه بهتر در تماس با محیط اطراف مهم هستند.
در واقع، بیشتر مربوط به رابطه آن مکان با من است، زیرا من در آنجا بزرگ شدم. جمله ای وجود دارد که می گوید “شهر را به پشت خود بگذارید”. من به معنای واقعی کلمه این کار را کردم. تا آنجا که من می دانم هیچ هنرمند یا نوازنده ای تا به حال به این شکل از ترایبکا نمایندگی نکرده است، بنابراین می توانم بگویم که شاید – تکرار می کنم شاید – من اولین نفر بودم. جدا از شوخی، من به سادگی از آنجا آمدهام و به آن افتخار میکنم، زیرا به من این امکان را داد که تبدیل به مرد و خلاقی شوم که هستم. و به نوعی می توانم شما را به جنگل نیز ببرم.
پروژه جدید از یک خط کوهنوردی آرشیوی Moncler از اواخر دهه 1950 الهام گرفته شده است. Bembury طرحهای بایگانی را با خطوط محفظهای و ملایم به روز کرد: ژاکتهای لحافدار و پیراهنهای روکش دار همراه با شلوارهای شلوار یا شلوارهای مدرن. این قطعات برای گذراندن وقت در جنگل با جیبهای کاربردی بزرگ طراحی شدهاند، اما رنگهایی که از سایههای خزهها و درختان مخروطی سبز تداعی میکنند، نارنجی برگهای پاییزی و خاکستری سنگی، آنها را برای زندگی شهری نیز مناسب میکند.
شما اغلب در مورد انسان سازی تجمل صحبت می کنید، که به نظر کمی عجیب و غریب به نظر می رسد. چگونه این دو مفهوم می توانند در کنار هم وجود داشته باشند؟
وقتی جلسات طراحی خود را با Moncler داشتم، آنها به من توضیح دادند که یکی از دلایل علاقه آنها به کار من این بود که می توانم برند را انسانی کنم. من خوشحال بودم زیرا اغلب در شغل من این خطر را دارید که در حباب خود منزوی شوید که درک شما از دنیای بیرون را تغییر می دهد. بنابراین هر بار که موفق می شوم احساسات را در فردی خارج از آن حباب برانگیزانم، راضی هستم. این بدان معنی است که فرآیند خلاقیت موفقیت آمیز بوده است، زیرا ناظر کار شما را با چشم تازه می بیند. در سالهای اخیر عبارت «لوکس آرام» نیز مرسوم بوده است، که میتواند شبیه به ظاهری عجیب به نظر برسد، زیرا اغلب ایده لوکس، مجلل، زرق و برق دار و با هویت برند قوی است، در حالی که تجمل آرام به این معنی است که یک لباس ممکن است بسیار باشد. گران است، اما به نظر نمی رسد. انسانسازی به این موضوع اشاره میکند و چیزها را از نظر بصری در دسترس قرار میدهد – شبحهای ساده اما پیچیده با روایتی آرام. من از نیویورک و دنیای کفشهای کتانی آمدهام و با مفهومی از تجمل بزرگ شدم که توسط چیزی غیرقابل دسترس نشان داده میشود، نه تنها از نظر قیمت، بلکه از نظر زیباییشناسی. شکستن معنای سنتی آن و نگاه کردن به آن زیر یک لنز جدید به شما امکان می دهد آن را ساده کنید.