همانطور که لارس ممکن است بگوید، در اینجا یک آغازگر کامل فوتبال است. در زمان توسعه آن، هلند تاالواتبال برای هجومش به تنهایی ایستاد. پیش از این، فوتبال اروپا توسط قهرمانان دفاع ایتالیا اداره می شد: یوونتوس، اینترمیلان، آث میلان. سپس تیم هلندی ظاهر شد، همه در حمله بودند. ایده اصلی ایجاد یک انعطاف پذیری شدید بود. اساساً در کل فوتبال، هر بازیکنی میتواند در هر زمانی تصمیم بگیرد که هر نقشی را بازی کند. یک مهاجم می تواند به طور ناگهانی انتخاب کند که هافبک شود، یا یک مدافع می تواند تصمیم بگیرد که به حمله برود. و در حالی که آنها این دگرگونیها را انجام میدادند، خود را مرتب میکردند، به فضا میدویدند، یکی از هم تیمیها به سمت عملکرد قبلی بازیکن میلغزد تا جای او را بپوشاند.
هرج و مرج کنترل شده بود – برای حریف غیرقابل پیش بینی و برای طرفداران هیجان انگیز. اما لارس توضیح میدهد که برای مردانی که در محل کار هستند، با بازیکنانی که در موقعیتها پرواز میکردند و خارج میشدند، چیزهای زیادی میطلبید. اول از همه، همه افراد حاضر در زمین باید با کاری که دیگران انجام میدهند هماهنگ باشند. همچنین، آنها باید بتوانند در هر موقعیتی در هر زمان بازی کنند و آن را سخت بازی کنند. همچنین، آنها نیاز به دویدن و دویدن داشتند، فقط بدون توقف بدوید.
اساساً، این یک نسخه از فوتبال بود که به نظر می رسید، هرچند ظریف و باهوش، فوق العاده زیبا. قبل از توتال فوتبال، بازیکنان آزادانه در زمین پرسه نمیزدند، اما کرایف، استاد همه آنها آمد و ناگهان دفاع حریف را پر از سوراخ کرد. توتال فوتبال که به عنصری تقلیل یافته بود، در مورد فیزیک بود، تخصص پدر لارس: در مورد یافتن و ادعای فضا بود، اساساً ایجاد فضا. وقتی به طور کامل اجرا شد، در مورد ایجاد فضایی در جایی بود که قبلاً وجود نداشت. بازیکنانی مانند کرایف، جانی رپ، رود کرول – بعداً، آنها میگویند که سیستم ناخودآگاه بود، تقریباً ناخودآگاه، تا حدی به این دلیل که آنها مدت زیادی با هم بازی کرده بودند و میدانستند که همدیگر به چه فکر میکنند، و هر ثانیه کجا ممکن است بدود. بعد.
امروز کل فوتبال تاریخ است. شاید وقتی هلند در فینال جام جهانی 1974 به آلمان غربی باخت. یا زمانی که دفاع منطقهای به یک امر عادی تبدیل شد، زمانی که مدافعان بیشتر نگران فیزیک زمین بودند تا علامت زدن یک مرد مجرد. این سیستم تا حدودی، حداقل از نظر ژنتیکی، در اسپانیا ادامه پیدا کرد، به عنوان یکی از گونههای سیستم «تیکی تاکا» که بهخاطر دوران موفقیتآمیز کرایف، دوران پس از بازی، بهعنوان سرمربی بارسا در دهه 1990 کمک کرد. اما اکثراً از بین رفته است، یک نوآوری بیش از حد نوآوری شده است، و کرایف نیز به دلیل سرطان در سال 2016 مرده است.
ولی الان هیچ کدوم مهم نیست در تاریخ جام جهانی، هلند سه بار به فینال رسیده است اما هرگز برنده نشده است – تنها قدرت بزرگ فوتبالی که جام را به دست نیاورد. بعلاوه، نارنجی ها در سال 2018 نتوانستند شرایط لازم را کسب کنند. این تیم یک نسل طلایی نیست، اما جوان، با استعداد است و خوب بازی می کند. علاوه بر این، آنها توسط اسطوره فوتبال، لوئیس فن خال، که مانند لارس، مردی سرسخت با عقاید قوی است، هدایت می شوند. کسی که مثل لارس، شرارت فیفا را تحقیر می کند. کسی که در واقع بر اثر سرطان در حال مرگ است و اخیراً به عنوان مربی تیمش در حالی که کیسه کولوستومی بر تن دارد شناخته شده است. برای بازی مقدماتی نروژ، او روی ویلچر بود.