این مسیر شخصیت محور است تا مخاطب را وادار به درک دیدگاهی کند، حتی نه لزوماً از مایکل، بلکه از آنچه برای کسی اتفاق می افتد وقتی انتخاب ها یا تأثیرات خاصی به او داده می شود. چیزی که من در مورد این فیلم دوست دارم در آخرین لحظه زمانی که کوری چاقو را در گلوی خودش فرو میکند – یا شنیدن ناراحتی تماشاگران از آن یا تشویق کردن. از مخاطبی به مخاطب دیگر تغییر می کند. من فکر می کنم کاری که دیوید واقعاً به خوبی انجام داد ایجاد همدلی با شر بود.
روهان کمپبل در مورد شخصیت شرور خود در «پایان هالووین» و «ایجاد همدلی برای شیطان»
کدام یک از صحنه های کوری بیشترین واکنش تماشاگران را دارد؟
برای به پایان می رسد، وقتی انتخاب شدم، انگار این فیلم عظیم بود. اما وقتی ظاهر میشوی، بیشتر شبیه است شاهزاده بهمن. دیوید است و [cinematographer] مایکل سیمونز برای مثال یکی از نویسندگان این فیلم یکی از رانندگان آن بود شاهزاده بهمن و PA در شاهزاده بهمن هنوز با دیوید کار می کند. این همان گروه اصلی از بچهها است و گاهی اوقات در این فیلمها، احساس میکند که در جنگل با دوستانتان در حال ساخت یک فیلم دانشجویی با دوربین تکی هستید. این حسی است که دیوید همیشه سر صحنه فیلمبرداری داشته است.
در سال گذشته فیلمهای ترسناک بیوقفه زیادی وجود داشته است، اما فیلم گرین هالووین فرنچایز بیاحترامی زیادی را به همراه دارد، که مانند یک تغییر سرعت به موقع به نظر میرسد.
اگر بخواهم در مورد این فیلم صحبت کنم، تمایل به تماشای آن دارم، بنابراین دیشب دوباره به دیدن فیلم رفتم. من فقط شلوغ ترین تئاتر را پیدا می کنم و به آنجا می روم، زیرا معتاد شده ام که بفهمم چه زمانی تماشاگر متوجه می شود که شما می توانید بخندید. من عاشق زمانی هستم که مردم شروع به شنیدن در تئاتر می کنند. “اوه این کار را نکن!” و “اوه، بیا!” این چیزی است که این فیلم ها باید بودن. باید یک تجربه باشد، شنیدنی باشد، باید واکنش نشان دهید.
و سپس آن استعداد کوچک دیوید گوردون گرین را به دست می آورید که می تواند خلاقیت و عجیب و غریب بودن و اصالت خود را حتی در یک فیلم عاشقانه دخالت دهد. دیوید همیشه به آن علاقه مند است [finding], “جالب ترین راه برای انجام کاری چیست؟” و من احساس می کنم که همین است [the question] با به پایان می رسد: راه جدیدی برای حمله به این موضوع و منجنیق کردن مخاطب به جایی که می خواهند با لوری و مایکل در آن فینال بروند چیست؟
در این صحنه، صحنه های زیادی وجود دارد که فقط شما و اندی ماتیچک در حال موتور سواری، روی پشت بام، در مهمانی هستید. آنها این صحنه های بسیار خصوصی و دو دستی هستند.
این واقعاً هوشمندانه است که شخصیت خود را پرستار کودک کنید. زیرا اتفاقی که معمولاً برای پرستار کودک در الف می افتد هالووین فیلم سینما؟ آنها در چند صحنه اول می میرند.
خوب، یکی از لحظات مورد علاقه من، سردی باز است که شما تماشا می کنید [Corey’s babysitting charge] از روی نرده بیفتد و به زمین بخورد. هر بار، هر کسی که در تئاتر است، آنقدر نفس می کشد. شما انتظار خشونت را دارید، اما انتظار آن نوع خشونت تصادفی را ندارید. فکر میکنم در فیلم خیلی سریع مخاطب را جذب میکند. یک لحظه واقعا جالب دیگر برای من [that] زمانی است که مامان مرا می بوسد به تماشا کردن معتاد می شوم. مثل سه یا چهار ثانیه وجود دارد که معمولاً با یک “What the لعنتی این بود که؟” و بعد معمولاً فقط من می خندم و بعد گروهی از خنده پشت سر من. عجیب ترین لحظه به این زیبایی است. این عکس العمل همیشه من را جذب می کند.
توسط