دامیان لیلارد دوست دارد فقط یک وعده غذایی بزرگ در روز بخورد

من یک لیست پخش از سازهای فقط دارم که روی بلندگوی اتاقم می نوازم و فقط کمی روی زمین دراز می کنم و کم می شوم. مسئله این است که وقتی از بازی به خانه برگشتم، می‌توانم تا ساعت 6 صبح بیدار بمانم، زیرا کاملاً بیدار هستم. این خوب نیست. روز بعد که باید به تمرین بروم، بیدار می شوم و خیلی خسته می شوم. من این موسیقی را می نوازم و کشش می دهم و کمی تنفس و آرامش انجام می دهم و در رختخواب می روم و دراز می کشم و فقط آماده خواب هستم.

بعد از بازی دوش می‌گیرم و رسانه‌ای می‌کنم و بعد با خانواده‌ام به خانه می‌روم. وقتی به خانه رسیدم، آن وقت است که یا می ایستم و چیزی برمی دارم یا وقتی به خانه می رسم چیزی از پیش آماده برایم آماده می کنم.

در روزهای بازی، بعدازظهرها و عصرهای شما از نظر تمرین و غذا چگونه بازی می کنند؟

در واقع از آنجا کمی آرام می شوم و ممکن است چند بازی را در ساحل شرقی که از قبل شروع شده بود تماشا کنم. در نهایت زمان بازی برای ما فرا می رسد، بنابراین ما بیرون می رویم و کار خود را انجام می دهیم.

آیا برای جبران صبحانه سبک، ناهار سنگین‌تر است؟

صبح در اطراف شلیک می کنیم. وارد باشگاه می‌شوم و روی میز PT می‌روم و یک فعال‌سازی انجام می‌دهم که در آن فقط مچ پایم را فعال می‌کنند. من این حرکات مختلف را در مقابل مقاومت انجام می‌دهم، باسن‌ها و کشنده‌هایم را باز می‌کنم و این کارها را فقط برای اینکه پاهایم گرم و آماده حرکت شوند را باز می‌کنم – به این ترتیب با احساس سفت شدن در زمین بیرون نمی‌روم.

هنگامی که تیم دور هم جمع می شود، ما آماده سازی خود را انجام می دهیم: فقط در مورد اینکه چگونه می خواهیم خطای تیم دیگر را پوشش دهیم و آنچه می خواهیم در حمله خود به دنبال آن باشیم، می پردازیم. کمی بلند می شویم، حرکت می کنیم، کمی عرق می کنیم. و سپس به پشت می روم، 15 دقیقه در وان سرد می مانم و سپس دوش می گیرم. و سپس ما معمولاً سرآشپزهایی را در آشپزخانه تأسیسات خود داریم. من به آنجا برمی گردم و برایم غذای سرخ شده می خورم. می گیرمش برم تو خونه بخورم و بعد چرت بزنم.

بله، من معمولا یک ناهار واقعاً بزرگ می‌خورم. من صبح آن را روشن نگه می دارم، میوه یا اصلاً هیچ چیز. و سپس من چای زنجبیل، میوه، و مخلوط دنباله دار را در میان می خورم. حدود ساعت 1 یا 2 بعد از ظهر من فقط یک وعده غذایی بزرگ می خورم. این یک پروتئین بزرگ خواهد بود: مرغ یا چیزی. و خود غذا نیز بزرگ است. فقط مقدار زیادی غذا تا جایی که هست، این یکی از وعده های غذایی بزرگ من برای روز است. بعضی روزها فقط سوشی زیادی می خورم، شما چه می گویم؟ من فقط با خوردن سوشی سرخ شده شروع کردم، اما اکنون تقریباً هر چه باشد می خورم. یا فقط مقداری ماهی یا ترکیب بزرگی از چیزها، میوه ها، سبزیجات، کربوهیدرات ها، هر چیز دیگری بخورید. بقیه روز فقط آجیل می خورم، یک نوشیدنی الکترولیتی یا اسموتی یا چیزی می خورم.

بخش بزرگی از جذابیت شما برای طرفداران NBA، وفاداری شما به شهر پورتلند است، که بسیار آن را خانه فرزندخواندگی خود کرده اید. صحنه غذا در آنجا در چند سال گذشته واقعاً منفجر شده است و من می دانم که شما اخیراً در مصاحبه های خود به این موضوع اشاره کرده اید که یکی از مزایای فرآیند جراحی و توانبخشی شما این بود که فرصتی برای صرف وقت در خانه با خانواده و لذت بردن از پورتلند داشته باشید. برای مدت زمان طولانی آیا رستوران خاصی وجود دارد که به عنوان یکی از رستوران های مورد علاقه شما در شهر شناخته شود؟

بعد از چرت، از خواب بیدار می شوم و با یک اسپرینتر به بازی می روم. باز هم، این مانند یک فعال سازی دیگر است، اما تلاش بیشتر در زمین است. 15 دقیقه تمرین. اتاق وزنه به مدت 10 دقیقه، فقط یک بلند کردن سریع برای شروع.

بعد از زنگ پایانی چگونه است؟ آیا کارهای ریکاوری زیادی انجام می‌دهید، مقداری غذا را به سیستم خود باز می‌گردانید یا دوباره به وان سرد می‌روید؟

من می خواهم بگویم کازا ایتالیا. من باید به آنها عشق بدهم من همیشه ریگاتونی و پروشوتو می گیرم. مرد پروسوتو آنها، با پنیر؟ اوه خدای من.



منبع


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها: