خوب، من فکر می کنم مشکل از آشپزخانه محرمانه در نهایت این است که آن را فقط در شبکه اشتباه بود. در یک شبکه پخش بود. همه چیزهایی که نتوانستیم بگوییم دقیقاً همان چیزهایی است که می خواهیم در نمایشی مانند آن بگوییم آشپزخانه محرمانه. بنابراین، همانقدر که فاکس در آن زمان مشتاق بود آن را روی آنتن بگذارد، آنها نیز به سرعت مشتاق بودند که آن را در لحظهای که رتبهبندیها وجود نداشت، لغو کنند. شبکه تلویزیونی یک تجارت وابسته به رتبه بندی است. و این با وجود این واقعیت است که بردلی کوپر در این سریال نقش آفرینی می کرد – که من اعتقاد و ایمان زیادی به او داشتم و احساس می کردم خیلی خوش شانس بودم که با او کار کردم زیرا می دانستم که او قرار است ستاره بزرگی شود. ناامیدکننده بود که این فرصت را نداشتیم که داستان ها را آنطور که واقعاً می خواستیم تعریف کنیم. اگر آن برنامه در HBO یا Showtime بود، ممکن بود داستان متفاوتی باشد. اما من مشتاقانه منتظرم تا ببینم خرس، زیرا به نظر می رسد که آنها واقعاً درست متوجه شده اند.
و ما می بینیم که در تشابهات بین مایکل و [his newly separated client] کلر
یکی از پر سر و صداترین برنامه های تابستان امسال بوده است خرس، در یک رستوران تنظیم شده است. شما ابتدا به آن تنظیمات رسیدید آشپزخانه محرمانه. [Star’s Bradley Cooper-starring adaptation of Anthony Bourdain’s classic memoir was canceled midway through its first season.]آیا داستان هایی وجود داشت که به خصوص امیدوار بودید اگر وقت بیشتری با آنها داشتید بگویید آشپزخانه محرمانه?
این 30 سال پیش بود. بعد از ازدواج همجنسگرایان و همه چیز، فکر میکنم دنیا برای استقبال از نمایشی مانند این آماده است.
درست. اما در عین حال آنقدر بزرگ شده ام که به یاد بیاورم چه زمانی این یک خبر گزارش شده بود اینکه بوسه ای بین مت و یکی از دوستان بیلی از قسمت پایانی فصل دوم قطع شده بود. ملروز پلیس. و حالا امروز، مایکل را می بینیم که با مردان مختلف احمق می شود، او در مورد گریندر صحبت می کند، و صحنه ای با یک متخصص پوست وجود دارد که بسیار به یاد ماندنی خواهد بود. زمانی که در فاکس شروع به کار کردید، آیا تا به حال فکر میکردید که اینها جنبههایی از زندگی عجیب و غریب هستند که اصلاً در تلویزیون به تصویر کشیده میشوند، اصلاً در پروژهای که ساختهاید مهم نیست؟
اوه: رضایت.
کاملا. این دلیل بزرگی است که چرا ما میخواستیم شخصیتی مانند کلر را در آنجا بسازیم، اما همچنین فقط برای گسترش جهان – منظورم این است که فقط درباره مردان همجنسگرا نسازیم. و من عاشق نوشتن شخصیتهای زن هستم، بنابراین نمیتوانستم نمایشی مثل این اجرا کنم و کلر را نداشته باشم – با بازی مارسیا گی هاردن، که تا آنجا که به من مربوط میشود فقط یک هدیه و یک گنج ملی است. من میخواستم این موازی را ترسیم کنم، اما میتوانستم داستان دیگران را هم بگویم، زیرا جداییها فقط هستند – جهانی هستند.
شما ایجاد کردید بورلی هیلز، 90210، یکی از ماندگارترین درام های نوجوان در تاریخ تلویزیون. آیا بهعنوان یک خالق تلویزیون یا بهعنوان پدری که در آن ژانر اتفاق میافتد، مراقب هستید؟
رضایت. همه در مورد آن صحبت می کنند، اما حتی نگاه کردن به آن من را عصبی می کند. من واقعا ژانر را دنبال نمی کنم. یعنی به جز این که من اراده تماشا کن رضایت، فقط برای اینکه ببینید واقعاً چیزها چقدر ترسناک هستند.