جف کونز به ماه می رود

کونز به من گفت که در اوایل کارش، قصدش این بود که برخی از گرایش‌های ذهنی نخستین کارش را کنار بگذارد و «واژگان عینی» را دنبال کند. به این معنا که “خلق چیزی که برای من معنایی بیشتر از شما نداشته باشد.” کار با آماده ها راهی برای کار با چیزهایی بود که به وفور وجود دارد و برای همه آشنا و طنین انداز است. کونز گفت: «نوع پاسخ‌هایی که در زندگی به دنبال آن هستیم، این پاسخ‌ها به وفور در اطراف ما هستند، و من فقط فکر می‌کنم که باید راه‌هایی برای رمزگشایی آن پیدا کنیم.»


ویلم دافو، که زمانی که کونز وارد نیویورک شد، به یاد می‌آورد که حدود سه صبح در دهکده شرقی بیرون آمده بود، زمانی که دوستش به او پیشنهاد کرد: «بیایید به خانه دوستم برویم. او پسر جالبی است.» این سال 78 یا 79 بود. دافو می‌گوید: «آن‌ها به این آپارتمان رسیدند، و مردی آنجا پشت میز آشپزخانه‌اش نشسته بود و این ماشین‌های مدل را داشت و داشت آن‌ها را رنگ می‌کرد و جواهرات و خزهای تقلبی را روی آن‌ها می‌چسباند». البته یک کونز جوان. «این همیشه خاطره‌ای بسیار قوی بوده است، به ویژه از آنجایی که، خوب، این کار هیچ ربطی به کار او در آینده نداشت، بلکه به این دلیل بود که کاملا ربطی به کار او داشته باشد. من دوست داشتم که او این رفتار بسیار شوخ طبعانه، بسیار مودب را داشت و به نظر می رسید که از حس لذت و کنجکاوی کار می کند، که تماشای آن همیشه سرگرم کننده بود.

کونز ظهور کرد صحنه مرکز شهر در سال 1977، پایانه یک سفر از پیش مقدر شده از یورک، پنسیلوانیا (خانه ای محقر، منشأ لهجه ماندگار)، به بالتیمور (مدرسه هنر) به شیکاگو (مدرسه هنر بیشتر) و سپس به دهکده شرقی (به او می‌گوید که پس از شنیدن یک آهنگ پتی اسمیت، بدون گذر از آن با اتوتوپ حرکت کرده بود. در 45 سال بعدی، کونز، در تقریب‌ترین زمان‌بندی، به یکی از جسورترین، رنگارنگ‌ترین، معمایی‌ترین، غرورآمیز، متعصب‌ترین، توهین‌آمیز، گیج‌کننده، راضی‌تر و در نهایت شناخته‌شده‌ترین و گران‌ترین هنرمندان در صنعت، شهر، تبدیل شد. کشور و جهان تمرین بزرگسالان او که در آپارتمانی در دهکده شرقی آغاز شد، به تولیدکنندگان، مهندسان، کارگاه های متالورژی در آلمان، سازندگان سنگ در حومه شهرهای آمریکا و استودیوی بزرگ در نیویورک افزایش یافت. اما در ابتدا فقط یک مرد بود که در طول روز کار می کرد (اول عضویت در MoMA را می فروخت، سپس کالاها را در وال استریت می فروخت)، تا در شب هنر بسازد.

دافو و کونز دوستان صمیمی نیستند، اما اکنون چندین دهه است که یکدیگر را در طول سال‌ها دیده‌اند. «من از درگیر شدن با خاطرات «من او را می‌شناختم» متنفرم، اما حقیقت این بود که آنچه در آن زمان ارائه می‌کرد تقریباً همان مردی بود که الان هست. و این چیزی است که به من علاقه دارد.» (دافو هرگز آثار اولیه‌ای را رد نکرد: او با خنده می‌گوید: «من آنقدر باهوش نبودم.)

افزایش مقیاس در طول سال ها یک پیشرفت طبیعی بود. اگر در ابتدا، کونز توضیح داد، “شما می توانید یک خرگوش را بکشید و آن را برای خوردن به خانه بیاورید، در یک نقطه خاص می خواهید ماموت را شکار کنید.” بیشتر هنرمندان برای توجه نهادی، نمایش های با مشخصات بالا و فروش قوی به گالری های خود نگاه می کنند. اما برای کونز، در طول سه دهه گذشته به طور فزاینده‌ای، آزمون ساده‌تر شد: چه کسی هزینه‌های تولید این آثار فوق‌العاده گران قیمت را پرداخت می‌کند؟ برخی از این قطعات بیش از 20 سال طول کشید تا مطابق با استانداردهای دقیق کونز مهندسی شوند. مانند عظیم Play-Doh مجسمه‌ای که او در سال 2014 در نمایشگاه گذشته‌نگر ویتنی خود معرفی کرد، به گونه‌ای ساخته شد که آلومینیوم پلی‌کروم‌شده از پوشش کسل‌کننده و بافت متمایز انبوهی از خاک رس مدل‌سازی پسرش تقلید کند. اصل او سگ های بالن– سازه‌های فولادی ضد زنگ صیقلی آینه‌ای که دقیقاً ظاهر متمایز لاستیک لاتکس بادشده را تکرار می‌کنند – به طور معروف به چنین سرمایه‌گذاری اولیه‌ای نیاز داشت که چندین نسخه قبل از تکمیل آن فروخته شد. گاهی اوقات، کونز اثری را که قبلاً خریداری و پرداخت شده است، به موقع تحویل نمی‌دهد. این همه – هنرمند، گالری، کلکسیونر، بازار – را در آب های ناپایدار قرار می دهد. (یکی از دلالان سابق کونز، که به تامین مالی جشن سریالی که هر دو را شامل می شد Play-Doh و سگ های بالن، یک بار گفت.)



منبع


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها: