این عادت کمتر به عنوان یک تظاهر ثبت می شود تا یک اجبار جدی برای جذب آنچه می تواند از جهان و به اشتراک گذاشتن آنچه برای او معنادار است. می توانید آن بخش از ذهن او را در زمان واقعی مشاهده کنید. وقتی به مفهوم مغالطه ورود اشاره می کنم – این توهم که وقتی به هدفی که در حال تلاش برای رسیدن به آن هستیم، به خوشبختی پایدار دست خواهیم یافت – او همچنان به آن اشاره می کند. وقتی در پیاده روی خود با یک ترکیب تازی شیرین روبرو می شویم، صاحب او به ما می گوید که او یک لهو و لعب است، یک بریتانیایی برای نوع خاصی از مات که دارای نوعی سگ شکاری بینایی است. استرانگ بعداً از این اصطلاح برای اشاره به خود استفاده می کند. او میگوید: «وقتی با همسرم ازدواج کردم، او رشد من را بالا برد.»
من برای نقل قول ها آماده شده بودم. استرانگ برای آماده شدن من آماده شده بود، احتمالاً به همین دلیل است که او بسیاری از آنها را با “مطمئنم که وقتی چنین چیزهایی را می گویم شبیه به یک ابله به نظر می رسم” یا “من فقط به نقل قول های مزخرف ادامه خواهم داد” می گوید، زیرا من اینم.”
او میگوید: «از زمانی که یادم میآید، مردم مرا در این مورد مسخره میکنند. “من یک دوست دختر قدیمی داشتم که من را کی یرکگور صدا می کرد.”
در کودکی، با احساس استرس والدینش به خاطر مشکلات مالی، یک آهنگ اصلی برای شاد کردن آنها به نام “بیچاره، پس چی؟” (او آهنگ کر را برای من می خواند که می گوید:پوووووور…خب چی؟هنگامی که او 10 ساله بود، خانواده اش به حومه ثروتمندتر سادبری نقل مکان کردند. آنها برای جا افتادن تلاش کردند، اما فرصت های مورد نظر را برای استرانگ فراهم کرد. در مورد او، این به معنای پرتاب کردن خود به برنامه تئاتر بود. (تصویر استرانگ به عنوان یک بازیگر کودک زودرس با کلاه روزنامه نگار به طرز شگفت انگیزی آسان است.)
جایی بین یونگ و کافکا، باید بپرسم: چه خبر از نقل قول ها؟
در اینجا فهرست کاملی از همه کسانی که او در حضور من نقل قول می کند یا به نام آنها ارجاع می دهد: هنری جیمز، تی اس الیوت، واکر پرسی، کنت لونرگان، مارک استرند، هیلاری مانتل، کارل اوو کناسگارد، داستین هافمن، گلن گولد، استنلی کونیتس، رالف والدو امرسون، راینر ماریا ریلکه، آنتونی هاپکینز، مریل استریپ، چارلز بوکوفسکی، استیون پرسفیلد، استیون اسپیلبرگ، اسکات پک، ران ون لیو، کارل یونگ، فرانتس کافکا، بری میشلز، پیتر بروک، توماس کیل، جیدو کریشنامورتی، کیت بلانکت باب دیلن، ال سی دی ساوندسیستم، جان بریمن، و جان کیتس در مورد لرد بایرون صحبت می کنند.
“شبح یک زندگی زندگی نشده احتمالاً چیزی است که من از آن بیشتر می ترسم.”