بیست سال از «ساعت 25»، فیلمی که «هر سال از نظر قد و قامت بزرگ‌تر می‌شود»

ایده برای ساعت 25 از رمان شکست خورده بنیوف در سال 1995 بیرون آمد تکان دادناو می نویسد: «که توسط هر ناشر در آمریکا رد شد. هنگامی که او نقدهای چندین ویراستار را که استدلال می‌کردند داستانش بد شکل و پف کرده بود، هضم کرد، تصمیم گرفت کتاب کوتاه‌تری بنویسد که به جای دهه‌ها، «هفته‌ها، روزها یا ساعت‌ها» را در بر بگیرد. او قبلاً در کالج داستانی در همین راستا نوشته بود که عملاً صحنه ماقبل آخر آن بود ساعت 25، در مورد شخصیتی که از دوستانش می خواهد او را در رودخانه ایست ریور کتک بزنند تا وقتی وارد زندان می شود زشت به نظر برسد. بنیوف می‌گوید: «تصمیم گرفتم که ببینم روز قبل برای این دوستان چگونه بوده است.



منبع در ژانویه 2002، لی شروع به خواندن فیلمنامه فیلمی کرد که در نهایت چهاردهمین فیلم او شد: ساعت 25، یک درام که آینده است بازی تاج و تخت دیوید بنیوف، مجری برنامه، از رمانی که سال قبل منتشر شد، اقتباس کرده بود. این فیلم درباره مونتی بروگان (ادوارد نورتون)، یک فروشنده مواد مخدر در سمت بالا، در روز قبل از آن است که باید برای یک دوره هفت ساله در یک ندامتگاه در ایالت گزارش دهد. در آخرین ساعات زندگی، او با پدرش (برایان کاکس) شام استیک می خورد، با دو دوست صمیمی خود، جیکوب و فرانک (فیلیپ سیمور هافمن و بری پپر) و دوست دختر ناتورل (روزاریو داوسون) برای آخرین بار در یک باشگاه ملاقات می کند. شب بزرگ، و سپس به پایان می رسد آزاد با شرکای تجاری شرور خود را. لی تحت تأثیر پشیمانی ها و آشتی های مونتی و زندگی در عواقب فاجعه، شروع به فکر بزرگتر کرد. او فکر کرد: «این شهر غمگین و پس از 11 سپتامبر نیویورک می‌تواند شخصیتی در این فیلم باشد. من همیشه احساس می کردم هنر باید آنچه را که در آن زمان اتفاق می افتد منعکس کند. من قرار نبود از این چیزها فرار کنم. ابدا.”

در ابتدا بنیوف نسبت به این طرح شک داشت. او در ایمیلی می‌گوید: او کتاب و چند پیش‌نویس اولیه فیلمنامه‌اش را قبل از حملات نوشته بود و «نمی‌خواست درگیر چیزی شود که به نظر می‌رسد از فاجعه‌ای که هزاران نفر را گرفته است، استفاده کند». اما لی نمی خواست به صراحت به این حملات بپردازد. در عوض، او به طرز ماهرانه‌ای حال و هوای آرام و متزلزل شهر را در این داستان اخلاقی 24 ساعته القا کرد و تصمیمات مونتی و خودسنجی را با نگرش‌ها و تصاویر درونی مرتبط با آن روز سرنوشت‌ساز در متن قرار داد. ادای احترام در پرتوهای نور، یادبودهای FDNY و عناوین روزنامه ها. «اسپایک به طرز ماهرانه‌ای یک موضوع دشوار را مدیریت کرد – او این موضوع را به عهده گرفت [city’s] بنیوف می‌گوید واقعیت با تمام وحشت و سرپیچی‌اش. یک فیلمساز کمتر آن را ارزان می کرد.»

بیست سال پس از انتشار، ساعت 25 بهترین و دقیق‌ترین تصویر از شهر نیویورک پس از 11 سپتامبر باقی می‌ماند – کپسول زمانی که رابطه عشق و نفرت شهر با خودش و زخم‌هایی که هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کرد را تراوش می‌کند، که لی در یکی از به یاد ماندنی‌ترین صحنه‌های این شهر نمونه‌اش را نشان می‌دهد. قرن 21 ام. همچنین همچنان بر دیدگاه جسورانه کارگردان برای پیوند شخصیت و مکان، و تمایل ذاتی او برای به اشتراک گذاشتن تصاویری بدون رنگ از زادگاهش تأکید می کند. لی می گوید: «این درباره روح شهر نیویورک بود. من این فیلم را برای نیویورکی‌ها ساختم و فکر می‌کنم آن‌ها می‌دانند که این درباره آنهاست – این برای آنهاست.»

اسپایک لی احساس توهین کرد. در هفته ها و ماه های پس از وقایع غم انگیز 11 سپتامبر 2001، هالیوود درگیر یک فرآیند جامع پاکسازی شد، برش اجمالی از مرکز تجارت جهانی از فیلم های آینده نیویورک مانند زولندر و آقای اعمالو همچنین یک تریلر برای اولین مرد عنکبوتی.. لی می گوید: «انگار هرگز وجود نداشته است GQ از طریق تلفن مانند نیویورکی ها یا آمریکایی ها دیگر آنقدر قوی نیستند که تصویر مرکز تجارت جهانی را ببینند، که به نظرم خیلی مضحک بود. فکر می‌کردم ضعیف است.»


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها: