او با خانواده اش هم تنگ است. او در اوکلاهما به دنیا آمد. وقتی او جوان بود خانواده اش برای شغل پدرش به خاورمیانه نقل مکان کردند. او تکههایی از زمان خود را در آنجا به یاد میآورد: تماشای ماهیگیرانی که در ساحل تورهای خانهشان را باز میکردند، در مهدکودک بازی با طناب پرش با ریشه درختی که یکی از آنها کنده بود. دوران دبیرستان او را در تگزاس گذراند، جایی که پدر و مادر و برادر و خواهرش و همسران و فرزندانشان هنوز در آنجا زندگی می کنند.
شاید کمی از این سهولت با حل و فصل ازدواج همراه باشد. او یک نوار باریک روی انگشت حلقه خود می بندد. پیس و همسرش متیو فولی، مدیر اجرایی تام براون، چند سال پیش توسط یک دوست مشترک راه اندازی شدند. “به دوستم نیک گفتم، “شما افراد زیادی را می شناسید، چه کسی را برای من دارید؟” و خوشبختانه موفق شده است،” پیس می گوید. وقتی فولی را توصیف می کند به طرز مضحکی دوست داشتنی است. «آنچه در مورد ازدواج می گویم، زمانی برای من به عنوان یک خواب بی پایان با عجیب ترین دوست شما توصیف شد. طبق تجربه ما، این کاملاً درست است.» “اگر فردی را پیدا کردید که می توانید در اطراف او عجیب و غریب باشید، محکم نگه دارید.” یک بچه، یا شاید یک زوج، ممکن است در آینده خود باشند: «من دوست دارم بچه داشته باشم. فکر میکنم هیچ چیز بهتر از دویدن بچههای کوچک نیست.» او میگوید.
وقتی همدیگر را می بینیم، آن حال و هوای آرام در لباس او، که هم بسیار باحال و هم بسیار خنک است: یک تی شرت قدیمی، محموله های جین از Brain Dead، کفش های کتانی Salomon، یک آویز طلایی از مریم و عیسی که در تنریف خریده است. و برخی از وحشیترین عینکهای آفتابی اوکلی که تا به حال دیدهام. او کمی حضور سلطنتی دارد، با قد و موهای شاداب، بلند و ابروهای حسادتانگیز که ظاهراً از تماس با موچین اجتناب کرده است. او حامل یک حس کلی از بودن است، مانند کسی. اما ما در پارک میدان واشنگتن هستیم، بنابراین هیچ کس حتی یک نگاه دوم به او نمیکند، چه به این دلیل که شخصیتهای برجستهتر دیگری در اطراف وجود دارند یا به این دلیل که او یک محلی است که اساساً از زمان فارغالتحصیلی از مدرسه در اینجا زندگی میکند.